bozqurd
Salı, Kasım 07, 2006
اطلاعاتي چند درباره تقويم
پرويز يكاني زارع
ائليار
يكي از ابتكارات عجيب و غريب ملت سومئر، خلاصه كردن هر چيز و هر شيئي در عدد و رقم شش و ده است. يعني سومئرها در هرچيز به رقم شش تكيه كرده و آنرا در همه چيز ملاك قرار مي داده اند. بطور بال، تقسيم سال به12 ماه (ضريب2 از6)، تقسيم ماه به30 روز (ضريب5 از6)، تقسيم روز به22 ساعت (ضريب4 از6)، تقسيم ساعت60 دقيقه و دقيقه به60 ثانيه (ضريب10 از ) و يا محدود كردن مقدار سفر يكروزه در شش فرسخ (هر فرسخ6 كيلومتر است) و... همه از اين مقوله هستند. عجيب اينكه قرآن مجيد هم از6666 آيه مباركه تشكيل شده است، يا خداوند متعال كل مخلوقات را در شش روز خلق كرده است، و يا امامان شيعه عبارتند از12 معصوم عليه السلام، يا بني اسرائيل از12 سِبط و دودمان تشكيل شده است، يا با اصابت عصاي حضرت موسي به سنگ،12 چشمه از سنگ جاري شده بود، و يا قبر امام حسين(ع) سرور شهيدان آنهم در سرزمين سومئريان شش گوشه است، و نيز بيت عتيق (كعبه معظمه) در مسجدالحرام شش گوشه است.
و بالاخره تعداد حروف الفباي ميخي36 (مضرب شش از عدد شش) بود. در قرآن مجيد در شش جا به نمازهاي ششگانه: (نمازهاي صبح، ظهر، عصر، مغرب، عشا و نماز شب) اشاره شده است. محل نمائي كه در حج و عمريه احرام بسته مي شود، شش مكان است:(1ـ ذوالحُليفه ـ مسجد الشجره ـ مدينه 2ـ الجُحفه3ـ يَلَملَم4ـ قرن المنازل5ـ العقيق6ـ مكه)...حضانت كودك پس از طلاق شش ماه است. و نيز عالم، ماده، عناصر طبيعي از شش تشكيل شده است (جهات سته) و هر انسان از شش طرف مقيد و محصور است؛ 0شرق، غرب شمال، جنوب، بالا و پائين) حركت و تكامل و پيشرفت براي انسان و يا غير انسان در غير اين شش جهت غيرممكن است.
گفتيم كه در تقويم تركان سومئري و ديگر ملل ترك عدد شش و يا مضربي از آن كاربرد وسيعي دارد. در تقويم تركان براي هر دوازده ماه سال نام يك حيوان اطلاق شده است. البته اين اهميت دادن به برخي حيوانات را، در كتاب آسماني خود نيز شاهديم. در قرآن، عنوان خيلي از سوره هاي مبارك با نام حيواني معرفي شده است: (البقره ـ گاو، گاو نر ـ الانعام = چهارپايان ـ النحل= زنبور ـ العنكبوت ـ النمل = مورچه و...)
فلسفه عدد و رقم شش سومئريان، در مورد ماههاي سال نيز مدنظر بوده است. چون تعداد اين حيوانها مضرب دو از عدد شش بود. از آنجا كه ترتيب و تقدم و تأخر اين12 حيوان از هزاران سال پيش شروع شده، هرگز مقدم و مؤخر واقع نمي شوند و ترتيب خود را از دست نمي دهند. بدون شك اختصاص نام اين اين حيوانها به نامهاي سال نه از باب تعييني و تخصيصي، بلكه از جهت تعيني و تخصصي بوده است. بدين معنا كه تغييرات طبيعت و وضعيت كواكب موجب بروز و ظهور خصايص خوب و بد يكي از حيوانات دوازده گانه در آن سال و در آن كشور شده است و مردم به گونه اي در آن سال خير ديده و يا زيان برده اند، از اينرو آن سال در يادها مانده و بنام آن حيوان ناميده شده است. در اينمورد آقاي دكتر ابوالفضل نبي در صفحة83 كتاب خود بنام »تقويم و تقويم نگاري« نوشته است: محمود بن الحسين بن محمد الكاشغري در ديوان »لغات الترك« خود، تحت مادة »برس« مطالبي نوشته كه خلاصه آن چنين است: اقوام و ملل ترك پيش از ابداع و اختراع اين تقويم (تقويم12 حيواني تركان)، داراي تقويم دقيقي نبوده اند، تا اينكه از پادشاهان ترك، يكي از روزها در ثبت تاريخ يكي از جنگها دچار اشتباه مي شود، از اينرو به شخصيتهاي موجود در كنارش دستور مي دهد، تقويمي تهيه كنند و با مبداء قرار دادن آن در حد ممكن از اشتباه جلوگيري نمايند. درباريان پس از بحث و تبادل نظر زياد تصميم گرفتند كه تقويمي در رابطه با برجها و صور فلكي12 گانه بسازند. اما استفاده از نام برجهاي فلكي به خاطر پاره اي علل مورد قبول و تصويب قرار نگرفت. در همين اوضاع و احوال در دشت »ايلا« مراسم شكار ترتيب داده شده بود. از ميان تمامي حيوانات12 حيوان موفق شدند كه از رودخانه موجود در دشت »ايلا« عبور كرده و خود را به ساحل ديگر آن برسانند. موفقيت اين12 حيوان در گذشتن از رودخانه، باعث شد كه نام آنان بترتيب عبور از رودخانه عنوان سالها قرار گيرد. يعني آنكه اول از همه موفق به گذشتن از رودخانه شده بود، اول، و دومي دوم و بالاخره آنكه در آخر از همه گذشته بود، آخر شد.
نام اين حيوانها كه عنوان سالها قرار مي گيرند، بترتيب عبارتند از:(1ـ سيچقان، سيچان = موش2ـ اوْد، اؤكوز = گاو(نر)3ـ پارس، بارس = يوزپلنگ4ـ تشقان، دوْوشان = خرگوش5ـ ناك، ناكفا = نهنگ6ـ ييلان، ايلان = مار7ـ يوند، آت = اسب8ـ قوْي، قوْيون = گوسفند9ـ بيجين، ميمون = حمدونه10ـ تخاقوي، تويوق = مرغ11ـ ايت = سگ12ـ قوْنقوز، دوْووز = خوك)
هر كس قادر است مشخص نمايد كه، در كدام سال و زمان مربوط به كدام حيوان بدنيا آمده است و طالعش چه مي باشد. براي اينكار كافي است كه هر كس بتاريخ تولد خود عدد شش را علاوه نمايد (بطوريكه مي بينيم در اين كار هم عدد شش مشكل گشاست) و حاصل را به عدد12 تقسيم نمايد، باقيمانده هر چه باشد سال مربوط بشماره آن حيوان و عنوان سال تولد اوست. اگر باقيمانده صفر باشد، عنوان سال »دوْنقوز« يا خوك است.
بطور مثال من نويسندة اين مقاله متولد1321 هستم:
1327=6+1321
(باقيمانده)7+110=6÷1327
درباره عنوان شدن نام12 حيوان بر سالها، اعتقاد ديگري نيز وجود دارد: چيني ها، ژاپني ها، هنديها و بطور كلي بودائي ها، غير از كاركردن براساس تقويم تركان، به اين تقويم حرمت و تقدسي خاصي نيز قائل بوده اند. چون به اعتقاد بودائي ها، جناب بودا، بمانند دعوت انسانها به آئين خود، تمامي حيوانات را نيز به آئين خود دعوت كرد. اما از ميان تمامي حيوانات، فقط12 حيوان ياد شده به بودا ايمان آورده و دين او را پذيرفتند. بودا هم بدين سبب تمامي مقدرات و سرنوشت دنيا را در اختيار اين12 حيوان قرار داد. از اينروست كه بودائيان با چشم ستايش آميز به اين12 حيوان نگاه مي كنند. مثلا، در معابد بودائيان موشها از سر و كول زوّاو بالا مي روند. يعني انان همان حرمتي را كه مسلمانان به كبوتران حرم قائلند، براي موشها قائل مي باشند.
منافع و مضرات موجود در اين دوازده حيوان، در واقع با خميرة انساني درآميخته و قابل جدا كردن نيز نمي باشد. بطور مثال، انسانها ذخيرة مواد غذائي از طرف موشها را، شريك زندگي انسان بودن گاو را، منبع الهام تهور و شجاعت بودن پلنگ را براي انسان سمبل عظمت و قدرت و نيرو بودن نهنگ را در خلقت، زندگي موشيانة مار را، جولان و جذابيت و قدرت اسب را، وسيلة وفور نعمت و تأمين گذران انسان توسط گوسفند را، خلاقيت و اصالت فكري ميمون را، در هر مقوله در كنار انسان بودن مرغ و رنگين كردن سفره انسان را، وفاي سگ را ضرب المثل ساخته اند. از اينرو معرفي سالي بنام يك حيوان (از حيوانات دوازدگانة مذكور) در واقع براي ملتها تداعي كنندة يك سري ويژگيهاي اخلاقي و معنوي و رويدادها و حوادث طبيعي و سياسي و اجتماعي در آن سال مي شود.
نام ماههاي ايلامي و احتمالاً سومئري چنين بوده است:(1ـ حادوكانناس2ـ تورمور3ـ ساكورشيس4ـ كار مابداس5ـ تورناب شيش6ـ قارباسيس7ـ باگيياتيس8ـ مارقاس ناس9ـ حاسياتياس10ـ حاناماكاس11ـ ساميماس12ـ ميكانناس) و تعدادي از اين نامها از طرف هخامنشيان بطرز ناقصي مورد تقليد قرار گرفته و با زبان خودشان تطبيق داده اند.
تقويم سومئرها از عيد (نوروز) يعني از اعتدال ربيعي كه خود كاشف آن بوده اند، شروع مي شود. غير از اقوام و ملل اورال ـ آلتاي بويژه ملل ترك در فرهنگ و ادبيات هيچ قوم و ملتي عيد وجود نداشته است. چون آغاز سال در ميان فارسها از پائيز، زردشتيان از زمستان، مسلمانان از هجرت پيامبر(ص) از مكه به مدينه، و مسيحيان از ميلاد حضرت عيسي بوده است. تقويم قديم مصر نيز از اواخر پائيز و اوايل زمستان شروع مي شد. تقويمهاي بخت النصري و قبطي هم از اول ديماه آغاز مي شد. آغاز تقويم رومي هم از بناي شهر روم بود كه بعدها به تقويم مصري و سپس تقويم اسكندري تبديل شد و سرانجام از طرف پاپ به تقويم ميلادي تغيير يافت. يونانيها هم تقويم خود را از المپيك شروع كرده اند و آغازش از اول تابستان بود. يهوديان نيز مباني تقويم خود را هبوط آدم(س) قرار داده اند و شروع آن از پائيز است.
بنا به عقيده دانشمندان و پژوهشگران، از زماني كه تمدن شروع گشته، تقويم نيز آغاز شده است.
نام نخستين روز هفته (شنبه) واژه اي تركي است و در اصل »شَن به ي« و »سَن به ي« و يا بطور ساده بيگ بوده است. در رابطه با وجه تسميه اش مي توان گفت، نخستين انسانها اساساً كارهاي عمومي و عام المنفعه را به نوبت و به تناوب انجام مي داده اند. بويژه آن زمانها كه وسيلة معيشت و گذران انسانها، گاو و گوسفند و چهارپايان بود. در آن زمانها نوبتها كاملاً رعايت مي شد. بطور مثال، در نخستين روز هفته يك نفر تعيين مي شد كه گوسفندها و ديگر حيوانات را به چرا ببرد. مي‌دانيم نوبت به هر كس مي رسيد، آن شخص نوعي برتري در خودش حس مي كرد و ديگران نيز خطاب به او »شَن به ي« يا »سَن به‌ي« يا به طور ساده »به ي« مي‌گفته اند (بيگ خوش و مسرور تو بيگ هستي ـ بيگ) در اثر كثرت استعمال »شن به‌ي« و »سن به ي« فرم »شنبه« به خود گرفت و بيگهاي بعدي به ترتيب شماره تعيين مي شدند.
در فرهنگ تركي آزربايجاني نام فصلها بترتيب عبارتند از:1ـ ياز2ـ ياي3ـ گوْز4ـ قيش و نام ماههاي فصل بهار (ياز):1ـ ياز ايلكي = قوْچ = آغلار گوْلر آي2ـ ياز اوْرتاسي = بوغا = گوْلن آي3ـ ياز سوْنو = ائكيزلر = قئزاران آي.
نام ماههاي تابستان (ياي):1ـ ياي ايلكي = يئنگه ج = قوْرا پيشيره ن آي2ـ ياي اوْرتاسي = آسلان (ارسلان) = قويروق دوْغان يا قويروق دوْلان آي3ـ ياي يوْنو = باششاق = زورمار آي.
نام ماههاي فصل پائيز (گوْز):1ـ گوْز سوْنو = اوْخ آتان = آذر آيي.
نام ماههاي فصل زمستان (قئيش):1ـ قئيش ايلكي = اوْغلان = چيلله آيي2ـ قئيش اوْرتاسي = قوْوا = دوْنداران آي3ـ قئيش سوْنو = باليق لار = بايرام آيي.
نام روزهاي هفته نيز در فرهنگ تركي آزربايجاني از اينقرار است:
يئل گوْنو = يوْل گوْنو = جوما (جومه) ائرته سي -شنبه
تان گوْنو = سود گوْنو = بازار گوْنو = شنبه ائرته سي-يكشنبه
دوزگوْنو = تك آخشامي = بازار ائرته سي-دوشنبه
توْرك گونو = آرا گوْن = تك گوْنو = سالي گوْن -سه شنبه
اوْدگونو = سالي ائرته سي = تك ائرته سي -چَرشنبه = چهارشنبه
سوگوْنو = ساي گوْنو = جوما (جومه) آخشامي -پنجشنبه
ائل گونو = آيني گون = جوما (جومه) گوْنو (جمعه)منبع: برگرفته از »مقاله لر توْپلوسو، پرويز يكاني، بئشينجي جيلد (ال يازما)
bu postu balatarin websitasina yolla: Balatarin  
yazir haray at 11:19 ÖÖ | xoy |


Comments: