bozqurd
Pazar, Temmuz 30, 2006
نظر يك خواننده

اين كامنتي است كه توسط يك خواننده ارسال شده است من نه تاييد مي كنم نه تكذيب
بسي رنج بردي در اين سال سي
بري گنج از اين پارسي
به شوق درم نظم آراستي
به دنيا نيفزودي و دين كاستي
دو من مثنوي بهر زر ساختي
به تركان و تورانيان تاختي
نيامد خوش آنرا به سلطان ترك
كه بد گفتي از ايل و خاقان ترك
زرت را ندادند و گفتند سيم
اگر چه نهادند نامت حكيم
جز ايران و افغان نديدي كسي
كه صحبت نمايد بدين پارسي
به نظم آفريدي هزاران دروغ
پر از كين و توز و تهي از فروغ
نمودي پر از نام رستم جهان
به صد مكر و نيرنگ چون روبهان
ز زال و فريدون يلي ساختي
حسين بر نهادي و دين باختي
هزاري ز سالت شد اكنون ببين
چه كردي جوانان ايران زمين
همه سخره گيرند و گويند سب
هزاري ز غيبت ولي بي سبب
نه رسم مسلماني است اين نه گبر
بنازم به اين ترك و اين حلم و صبر
ترا گفته اي اين چنين ناسزد
ز تركان نباشد كسي را خرد
كسي كو زعلم و حكمت تهيست
هر آنكس حكيمش بخواند ابلهيست
تو حكمت ز پير خراسان بجوي
همانند او از ديانت بگوي
به روح حكيم خراسان درود
نگر آنچه را خاص حاجب سرود
الهي! او كوش حمد ايور من سانا
سنين رحمتيندن اومار من اونا
تو هم شعر مهر و محبت سراي
حسد را و كين را زخود بر زداي
رها كن كه ايران و توران چه گفت
دمي بنگر آنرا كه قرآن چه گفت
دو صد السنه بهر خلق آفريد
همان را ز اعجاب خود آوريد
كرامت به تقوي بود پيش يار
نه قوم و زبان و نژاد و تبار
نيارد زبان فخر از بهر كس
كه شايد بزرگي به دين است و ايمان و بس؟؟؟!!!
duman birliksevan saq ol gardaş
bu postu balatarin websitasina yolla: Balatarin  
yazir haray at 1:59 ÖS | xoy |


Comments: